این مقاله تایید نهایی نشده است و صرفاً برای بررسی بصورت عمومی منتشر شده است. (غیر قابل استناد)
اندامی، خداداد (3مرداد۱۳۳۷-10 فروردین ۱۳۶۳) فرماندۀ محور تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
خداداد اندامی در روستای گنجیگان از توابع قلعه گلاب سردشت زیدون در شهرستان بهبهان به دنیا آمد. پدرش علی ، کشاورز و مادرش، نرگس خانه دار بود.(مزروقی) سال ۱۳۴۲ش تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید موسی قناطیر(رضا شاه سابق) در سردشت زیدون تا سال ششم سپری کرد و سپس به علت فقر مالی تحصیل را رها کرد و به همراه پدر به کشاورزی مشغول شد و در این ایام ، پیوسته در جلسات مذهبی شرکت می کرد.(شهادت ...، بش)
در سال ۱۳۵۳ ش با دختر دایی خود ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر و یک پسر به نام های صدیقه و محمد است. محمد در کودکی فوت کرد و دخترش در زمان شهادت پدر ۷ ساله بود. (محمدی نیا و رمضانی،ص۷۰؛ مزروقی) در سال ۱۳۵۶ش برای خدمت سربازی به کرمانشاه اعزام و سپس به لشکر ۹۲ زرهی اهواز منقل شد. دورۀ خدمت او با شروع انقلاب اسلامی همزمان شد و در پادگان به همراه سایر نیروهای انقلابی، به فعالیت های مذهبی و تبلیغاتی می پرداخت، از این رو چندین بار تحت تعقیب عوامل حکومتی قرار گرفت اما توانست خود را نجات دهد. او بعد از فرمان امام(ره) در ۱۱ آذر ۱۳۵۷ ش مبنی بر ترک پادگان ها ، محل خدمت اش را ترک کرد(مزروقی، شهادت ...،بش)
خداداد در تمام تظاهرات علیه رژیم پهلوی در زیدون و سردشت، نقش فعالی داشت و شب ها هم به همراه یاران خود، با تشکیل گروه های گشت، داوطلبانه از شهر و مردم حفاظت و اعلامیه های امام(ره) را توزیع می کرد. پس از پیروزی انقلاب ، وی پیرو فرمان امام(ره) به خدمت سربازی بازگشت و بعد از اتمام آن، تأمین مخارج خانواده را برعهده گرفت. )شهادت... ، بش)
پس از شروع جنگ تحمیلی، در بهمن ۱۳۵۹ ش به عنوان معاون عبدالعلی بهروزی ، فرماندۀ محور شوش حضور پیدا کرد و ضمن تحرکات شناسایی و نفوذ در عمق منطقۀ عملیاتی شوش ، در عملیات امام مهدی(عج) (25 فروردین ۱۳۶۰ ش در محور شوش با هدف پاکسازی جبهۀ عنکوش از نیروهای دشمن) شرکت کرد. (نک:سالاری، صص۲۷،۴۵،۹۵؛نظرلو،ص۷۰) پس از تشکیل تیپ ۱۷ قم به فرماندهی حسن درویشی(بنیان گذار تیپ های ۱۷ قم و ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) ) وی به عنوان معاون محور تیپ ۱۷ قم در عملیات فتح المبین(2 فروردین ۱۳۶۱ ش با هدف آزادسازی مناطق اشغالی غرب دزفول و رسیدن به مرزهای بین المللی) شرکت جست و این تیپ توانست تپه های ۱۰۳،۱۰۴ و ۱۰۷ را که به سایت ۵ (در ۱۸ کیلومتری غرب شوش در دامنۀ ارتفاعات ابوصلیبی خات) منتهی می شد آزاد کند. (محمدی نیا و رمضانی ،ص۸۱؛ سالاری،ص۴۸)
همزمان با عملیات بیت المقدس (10اردیبهشت ۱۳۶۱ ش با هدف آزادسازی شهرهای خرمشهر،هویزه و پادگان حمید) خداداد در مسئولیت جانشین محور تیپ ۱۷ قم تحت هدایت قرارگاه فجر و نیروهایش، عملیاتی ایذایی در محور فتح المبین در منطقۀ شوش انجام دادند. این عملیات به منظور انحراف ذهن دشمن و با هدف تصرف ارتفاع ۱۸۲ انجام شد و نیروهای عراقی را تا محدودۀ ۳۰ کیلومتری به عقب راند و اِشراف آنان نسب به منطقه از بین برد (بهداروند،ص۷۹) و سپس با اصلاح خط پدافندی در این محور ، خداداد همراه با تیپ ۱۷ علی ابن ابیطالب(ع)، برای پشتیبانی به خرمشهر اعزام شد(بعد از عشق ،ص۸ ) او در عملیات رمضان که در ۲۲ تیر ۱۳۶۱ در جبهه جنوبی در شرق بصره با هدف تهدید بصره از شرق و حضور در حاشیه شط العرب اجرا شد، به عنوان جانشین محور تیپ ۱۷ قم شرکت کرد و نیروها پس از تصرف منطقۀ پاسگاه زید ، پدافند منطقۀ جفیر_کوشک (در۴۰ کیلومتری جنوب غربی اهواز؛کوشک نام پاسگاه و صحرای پهناوری در منتهیالیه شمال غرب محور دُبِّحَردان به طلائیه و در غرب جادۀ اهواز- خرمشهر) را بر عهده گرفتند. (مرضات؛بعد از عشق،ص۱۳۶) در تیر ماه ۱۳۶۱ ش خداداد به عضویت سپاه پاسداران درآمد. (حکیم الهی،ص ۴۹؛ سالاری،ص۵۷)
پس از ارتقای تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) به سطح لشکر و افزایش تعداد گردان ها، هنگام استقرار نیروهای لشکر در مقر تنگ زلیجان (محل تلاقی دامنۀ ارتفاعات میشداغ و تپه های رملی دشت آزادگان که دشت چهیلا در دامنۀ شرقی این ارتفاعات را با منطقۀ فکه مرتبط می کند )با توجه به احتمال بمباران، دستور حرکت نیروهای پیاده به سمت سایت ۴(در ۱۸ کیلومتری غرب شوش و در جنوب جاده شوش– فکه و در دامنه ارتفاعات ابوصلیبیخات) صادر شد و آنان بدون تدارکات و وسیلۀ نقلیه حرکت کردند و در میانۀ راه ، خداداد با وجود آمادگی جسمانی ، خود را به این سایت رساند و ماشین های موجود را برای انتقال نیروها روانه کرد.(متانت)
در عملیات والفجر مقدماتی(17 بهمن ۱۳۶۱ش، منطقۀ شمال چزابه با هدف تصرف پل غزیله و پیشروی به سوی شهر العماره و تهدید آن) فرماندهی یکی از محورهای لشکر ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) به حسن سرخه واگذار شد و خداد به عنوان جانشین ایشان در محور معرفی شد. (حکیم الهی،صص۵۰-49) در ماموریت پدافندی منطقه عمومی فکه در محور شیب نیسان از ۳ اسفند ۱۳۶۱ تا ۲۶ مهر ۱۳۶۲ فرماندهی محور پاسگاه الکرامه به خداداد واگذار شد.(مرضات)
با تبدیل وضعیت تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) به یگان آبی- خاکی در اواخر تابستان ۱۳۶۲ خداداد دورۀ آموزش تخصصی آبی خاکی را ابتدا در پلاژ (محل شنا و تمرینات آبی در دریاچه سد دز) در اندیمشک و سپس به همراه نیروهای گردان محرم در منطقۀ مارد آبادان گذراند. در این دوره مسئولیت جانشینی گردان۱ (محرم) به فرماندهی پرویز رمضانی به او واگذار گردید و (زراعت پیشه،ص۵۴؛اخلاص نیا،ص۲۵) با افزایش بمباران آبادان توسط ارتش عراق ، برای حفظ جان نیروهای گردان ، آنان را موقتا" در منازل سازمانی ۵۰۰ دستگاه (پل ایستگاه ۱۲ در منطقۀ سنگور مجاور میدان ثامن الائمه(ع) فعلی) مستقر و سپس در ۲۲ بهمن ۱۳۶۲ به پادگان سایت خیبر (کیلومتر ۱۵ جادۀ اهواز -حمیدیه) منتقل کرد تا مهارت های رزمی را تکمیل کنند. (اسکافی،سال های ...؛ صص۹۹-97؛ قاسمی؛ بش)
این نیروها در عملیات خیبر (3 اسفند۱۳۶۲ در منطقۀ هورالهویزه با هدف عبور از هور و تهدید بصره از شمال) با قایق از اسکلۀ شط علی ( روستا ، اسکله و آبراهی در حاشیۀ هورالهویزه و ۲۰ کیلومتری جنوب غربی هویزه) و هور الهویزه (در غرب استان خوزستان در منطقۀ مرزی دشت آزادگان بین ایران و عراق) گذشته و در ساحل شرقی رود دجله (که از دامنههای جنوبی رشتهکوه توروس در شرق ترکیه سرچشمه و پس از ورود به کشور عراق از میان شهرهای بزرگی چون بغداد و موصل عبور کرده و با پیوستن رود فرات در القرنه عراق شط العرب نامیده می شود.) در روستای الصخره(در شرق دجله) با ایجاد خط پدافندی آمادۀ مقابله با پاتک های دشمن شدند. خداداد در تشریح اهمیت این منطقه، آن را به تنگۀ احد تشبیه کرده بود که ترک موقعیت می توانست به محورهای اصلی عملیات ضربه وارد کند.(زراعت پیشه،صص۱۲۶-122؛حکیم الهی،ص۵۱)
در محور روستای الصخره نیروهای گردان به مدت ۳ روز در مقابل پاتک های زرهی ،حملات هوایی و توپخانۀ دشمن مقاومت کردند و در روز هشتم در حالی که نبرد به صورت تن به تن در آمده و تعداد کمی از نیروها باقی مانده بود وی دستور داد که نیروها از طریق سه راهی روستای البیضه (روستایی در شرق دجله) به عقب منتقل شوند، در حالی که تعدادی از نیروها از جمله خداداد، به آب های هور زدند (منطقه ای باتلاقی و مردابی حد فاصل استان العماره عراق و دشت آزادگان ایران که از آب های دجله سیراب می شود. هورالهویزه حد فاصل تنگه چزابه تا طلاییه به مناطقی باتلاقی و نی زارهای غرب دشت آزادگان می گویند که ادامه آن در عراق را هورالعظیم می گویند و بین استان های میسان،بصره عراق و شهرستان دشت آزادگان در استان خوزستان ایران واقع شده است.) تا از محاصره بگریزند و به اسارت در نیایند. (اسکافی، سال های ...؛ صص۱۰۶-102 ؛ قاسمی، بش)
بعد از عملیات خیبر در ۹ فروردین ۱۳۶۳ ش فرماندۀ تیپ، جمعی از فرماندهان گردان و واحدهای تیپ امام حسن مجتبی(ع) برای توجیه ماموریت به منطقۀ عملیاتی هور رفتند و شب را در منطقۀ شط علی گذرانده و تا ظهر روز بعد به بازدید و شناسایی ادامه دادند و سپس در جزیرۀ مجنون شمالی مستقر شدند . در حوالی ظهر در حالی که عده ای از نیروها بیرون از چادر بودند ، هواپیماهای عراقی به بمباران منطقه پرداختند و خداداد بر اثر ترکش های فراوان به شهادت رسید. پیکر او در حالی که سراسر بدن اش پر از ترکش های خوشه ای بود به منطقۀ زیدون (شهری از توابع شهرستان بهبهان در استان خوزستان) انتقال داده و به خاک سپرده شد . (نک: سالاری،صص۱۳۷-132 و۸۸؛حکیم الهی، ص۱۵۲) بلوار ورودی شهر سردشت زیدون حد فاصل امام زاده ابوذر تا فلکۀ شهرداری و گردان بیت المقدس از حوزۀ مقاومت سردار شهید عبدالعلی بهروزی و گروه جهادی مستقر در زیدون به نام شهید خداداد اندامی نام گذاری شده است.
شجاعت و بی باکی اش در بین رزمندگان زبانزد بود ، در اوقات فراغت به نماز و قرائت قرآن و مطالعۀ کتاب های تفسیر ،روایت و حدیث می پرداخت. قانع بود و همۀ هم رزمان را به پرهیز از اسراف و قناعت و ساده زیستی دعوت می کرد .اهل ورزش بود و در اندک فرصتی با یاران فوتبال بازی می کرد و به همه نماز اول وقت را توصیه می کرد. (محمدی و رمضانی،صص۸۶-79)
در فرازی از وصیت نامۀ شهید خداداد اندامی آمده است: «حسین جان من در روز شهادت تو و یاران و فرزندان ات از خدا در خواست پیوستن به تو را کرده ام و اکنون که در دنیا سعادت زیارت ات را نداشته ام ، در آخرت نزد پروردگار شفیع ام باش برای نزدیکی به اهل بیت مطهرت. مرا از دنیا همین بس که به حکم رهبرم هجرت کرده و به خواست او که همان خواست خداست جامۀ عمل پوشانده ام ... در هر مناسبتی که امام سخن می گویند، آن را ساده نپندارید چون این سخنان تکمیل کنندۀ رسالۀ ایشان است و آن را چون فتوا تلقی کنید. اگر در کار های خود صحۀ صدر داشتید ، پیروز و سعادت مند هستید و در غیر این صورت جزو زیانکاران خواهید بود. از دوستان و همسنگران می خواهم که مرا ببخشند و از تقصیراتم بگذرند، همچنین از دوستان و خویشاوندان و کسانی که برگردن من حقی دارند و از خانواده ام خصوصاً پدر و مادرم می خواهم که کوتاهی های مرا عفو کنند. خواهرانم، امیدوارم که خدا به شما صبری عظیم مرحمت فرماید تا بتوانید رسالت زینب گونۀ خود را به دوش بکشید.» (نیکپور، ص۱۴۶)
مآخذ: اخلاص نیا،قدرت الله،شناسنامه تیپ مستقل ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) در دوران دفاع مقدس،تهران:مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس،۱۴۰۰ش؛ اسکافی،محمدجواد،سال های اسارت، تهران: علمی و فرهنگی ،۱۳۹۳ش،ج۱ ؛ بعد از عشق : ویژه نامۀکنگرۀ بزرگداشت سردار سرلشکر پاسدار شهید دکتر مجید بقایی فرماندۀ قرارگاه کربلا، تهران: موسسه فرهنگی هنری جنات فکه، ۱۳۹۱ش ؛ بهداروند ، محمدمهدی ، شب بی ستاره ، تهران : کتاب فردا،۱۳۹۰ ش ؛حکیم الهی ، حمید،«آرام و بی قرار» (برای سردار شهید خداداد اندامی) ، ماهنامۀ فکه،شمارۀ ۲ ویژه نامۀ تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) ،اسفند ۱۳۸۸؛ زراعت پیشه، نجف، تپۀ عرفان(خاطراتی از روزهای یکدلی)،مشهد:شاملو،۱۳۹۷ش ؛ سالاری،عزیز،چاووش بی قرار:زندگی و خاطرات پاسدار شهید سردار عبدالعلی بهروزی،تهران:نیلوفران،۱۳۹۰ش؛ «شهادت شهید خداداد اندامی»،(بارگذاری: ۲۹ تیر۱۳۹۱)، راسخون، <rasekhoon.net>، (دسترسی:۱۷ اسفند ۱۴۰۰) ؛ قاسمی،عبدالرسول(همرزم شهید)،مصاحبه با مؤلف، ۱۱ اسفند ۱۴۰۰؛ متانت،یوسف(همرزم شهید) مصاحبه با مولف،۱ مرداد ۱۳۹۹. ،مصاحبه با مؤلف، ۹ اسفند ۱۴۰۰ش ؛ محمدی،اسدالله،مریم رمضانی، سبکبالان عاشق : خاطرات و وصایای شهدای گران قدر شهر سردشت زیدون استان خوزستان ،قم: سبط اکبر،۱۳۷۸ش، ج۱ ؛ مرضات،عبدالله( همرزم شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۱۰ اسفند ۱۴۰ش؛ مزروقی،ناصر(داماد شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۸ اسفند ۱۴۰۰ش، نظرلو، مرضیه،ام کاکا: خاطرات و زندگی نامۀ حمید حکیم الهی ، تهران: باغ موزه دفاع مقدس،۱۳۹۴ش. نیکپور، شکرالله، حدیث حماسه آفرینان بهبهان، اهواز: توفیق،۱۳۷۶ش
/ نجف زراعت پیشه /